14ـ یک نامه اداری به خدا
بسمه تعالی
جناب آقای .......... ، رئیس کل اداره .......... سلام علیکم.
با احترام، عرض میکنم: از آنجا که اینجانب علاقهی خاصی به معاون اولتان دارم، خواهش میکنم که لطف و عنایت سرشار و پیوستهای به ایشان داشته باشید و امکانات و اختیارات بسیاری در اختیار او قرار دهید.
با تشکر، مشهدی صفر، آبدارچی
این نامهی اداری را که میبینید، نامهای است که مسئول دبیرخانهی یکی از ادارههای مریخ، به من نشان داد. پس از این که نامه را خواندم، او ادامه داد: واکنش رئیس اداره و معاون اولش نیز بسیار دیدنی بود. آنها با احترام و قدردانی بسیاری با این نامه برخورد کردند و هم رئیس و هم معاون او از آبدارچی خیلی تشکر کردند.
از این جالبتر این که این آقا به من خبر داد که چنین نامههایی بین همهی کارمندان، در ادارهی ما کاملا مرسوم و متداول است و دبیرخانه از چنین نامههایی پر است!
از او پرسیدم، چطور چنین فضایی در ادارهتان درست شده است؟
گفت: تا کارمندان اداره احساس حقارت نکنند و احساس بزرگی کنند.
بعد با کلی پز و افاده رو به من کرد و پرسید: تو زمین شما، آدمهای پایین دستی میتوانند از این کارها بکنند؟
گفتم: بله می توانند. اتفاقا یکی از این نامهها تو جیبم هست. بفرمایید.
نامه را از دستم گرفت و خواند: اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه فی هذه الساعة وفی کل ساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.
جالب بود,
راستی مگه تو مریخ مشهد هست که آبدارچیشون مشهدیه؟