چشم خدا

دست نوشته های دینی و سیاسی و اجتماعی من

دست نوشته های دینی و سیاسی و اجتماعی من

چشم خدا

گفت می خواهم بدانم کیستی
گفتمش آقای من سید علی است

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۰۲، ۱۸:۴۴ - اندیشکده اریحا
    طیب الله

150ـ نماز ظهر چهار رکعته، فوقش پنج رکعت!

امام جماعت مسجد محلمان را خدا حفظ کند. این روزها پیرمرد سالخورده ای است. ده ـ پانزده سال پیش که برای اولین بار به مسجدمان آمد، امام جماعت نداشتیم. این شد که نمازگزاران ایشان را به جلو هدایت کردند تا نماز را اقامه کند. حاج آقا نماز ظهر را می خواند، ولی در رکعت چهارم به جای تشهد و سلام، بحول الله گفت و رکعت پنجم را خواند. بعد از دو سجدۀ رکعت پنجم، دوباره به حول الله گفت و برای رکعت ششم نیم خیز شد. ولی این بار دیگر مأمومین نگذاشتند. 

نماز که تمام شد یکی از نمازگزاران گفت: آقا! نماز ظهر چهار رکعته حالا فوقش پنج رکعت، ولی شما می خواستید شش رکعت بخوانید!

نظرات  (۲۲)

(((:
پاسخ:
:)
بنده خدا :))
پاسخ:
:)
فوقش ۵ رکعته :)))
پاسخ:
:)
برای قدم اول سوتی مبارکی بوده :)))))
پاسخ:
بله :)
  • جـــــــــــواد عــــــــــــلوی
  • فوقش پنج رکعت :| :|
    پاسخ:
    با این کلمه خیلی خندیدم:)
  • صـــا لــحـــه
  • احتمالا حاجی میخواسته خودش رو به نحو احسن به مامومین ثابت کنه
    پاسخ:
    حواسه دیگه گاهی پرت میشه:)
    ولی بعدش دیگه ماشالله اصلا از این سوتیها نداد
    :)چقدر سخت بوده براش
    پاسخ:
    نه عادیه این اشتباها تو نماز هر از گاهی پیش میاد
  • ستاره خوشبختی
  • خاطره قشنگی بود
    پاسخ:
    ممنون
    عامو کار از محکم کاری عیب نمی کنه بُ خدا . بعدشم شاید بنده خدا وسواس داشته . 
    پاسخ:
    :)
    نه خدا رو شکر تو این سالها دیگه یادم نمیاد از این اشتباهها کرده
    اون روز استثنا بود
  • ....جلیس العقل ....
  • چه ادم هاي با حالي
    پاسخ:
    بعله:)
    فوقش 5 رکعته :)
    پاسخ:
    :)
    ببینین بنده خدا چقدر ذهنش مشغول بوده ها ...!!! وگرنه به رکعت های بیشتر هم می رسید ...!!!
    پاسخ:
    خدا می دونه ما در نمازهای فرادایمان چه خبطهایی از این دست کردیم:)
    با سلام
    پیشنهاد: لطفا اگر براتون ممکنه در مورد شاد بودن که در نتیجه شاکر بودن هست بنویسید. موضوع سخنرانی جلسه پنج شنبه اخیر حاج آقا پناهیان در هییت شهدای گمنام در همین رابطه بوداگر بتونید سخنرانیش رو پیدا کنید مطالب ارزشمندی بود که با قلم شیوای شما شاید بلطف پروردگار موثر واقع شود. این موضوع برای من به عنوان والد  دانشجو چالش مهمیه ، هر وقت در مورد مشکلات رفتاری فرزندم با اساتید تربیتی صحبت می کنم اولین راه حل اینه که کودک والدین شاد می خواهد، و وقتی از دغدغه های زیادی که با آن مواجه ام و گاهی دلیل عدم شادمانی ام است صحبت می کنم به این پاسخ بر می خورم، دغدغه جزو لاینفک زندگی است اما عدم شادمانی یعنی ناسپاسی در برابر پروردگار، این جلسه که این موضوع رو در بیان آقای پناهیان شنیدم عمیقا به این مساله فکر کردم و گویا مساله همین است عدم شادی واقعی= ناسپاسی و ناشکری 
    پاسخ:
    علیکم السلام 
    چه پیشنهاد خوبی! ان شاء الله توفیق داشته باشم و درباره اش بنویسم. 
    البته سخنرانیهای حاج آقای پناهیان در این زمینه فوق العاده است و اگر کسی اهل شنیدن سخنرانیهای ایشان شد، دیگر به این وبلاگ و خطخطیهای ما نیازی نخواهد داشت. همین که وقت بگذارد و بخواند کلاهمان را باید بالا بیاندازیم.  
    این که کاملا درسته، بنده شخصا چون مطالب وبلاگتون رو با نوع دیدگاه حاج آقا هم سو دیدم، سر زدن به این جا برام جذاب و جز برنامه های شخصیم شد اما خوب برای دوستانی که مطالب حاج آقا رو دنبال نمی کنند خوندن این وبلاگ تاثیر زیادی داره و برای بنده هم موجب مرور مباحث است. توفیقمان بندگی
    پاسخ:
    خدا حفظتون کنه و از نظر لطفتون ممنونم. 
    و خدا طول عمر بدهد به استاد گرامیان حاج آقای پناهیان که اگر چه توفیق شاگردیشان را از نزدیک نداشتم، اما هیچ استادی به اندازه ایشان بر فکر و نگاهم تأثیر نداشته است. 
    سلام و درود بر مرد میدان جهادِ این روزهایِ جمهوریِ اسلامی!‌:)

    کاش هیچی نمی گفتین ببینیم تا رکعت چندم میرن :) خدا حفظشون کنه و همچنین شما رو
    پاسخ:
    علیکم السلام برادر:)
    فکر خوبیه، ولی چه جوری سی چهل تا نمازخون وسط نماز با هم هماهنگ شن:)
    قبل از نماز با هم هماهنگ شین خو :)
    پاسخ:
    ههههه:)
    اون وخ اگه امام جماعت هماهنگ نشد و نمازش رو درست خوند چی؟:)
    احتمالا امام جماعت بنده خیلی غرق در تجلیات خدا بوده که تعداد رکعات نماز را متوجه نبوده
    خخخ
    منم برای اولین بار که خواستم نماز بخونم، فرستادنم امام جماعت بشم. به جای نماز ظهر و عصر، نماز مغرب و عشا رو خوندم براشون خخخخ
    البته همسن بودیم و هیچکدوم نفهمید اشتباه خوندم :))
    سلام
    خاطره جالبی بود.
    ولی اینقدر ان قلت نذارین خب پیش میاددیگه.

    من وقتی دانش آموز بودم  شکیات را یاد نمی گرفتم! اصلا مسخره ام می اومد مگه میشه آدم شک کنه سه رکعت خونده یا چهار رکعت !!!
     ولی بعدا مجبور شدم بعضی وقت ها از رکعت شمار استفاده کنم!!!
    پاسخ:
    علیکم السلام
    بله نظر من هم اینه که پیش میاد و اتفاق خاصی نیافتاده
    روز اول استرس داشته. اشباه کرده
    پاسخ:
    شاید:)
    ای بابا :D:D:D:D
    پاسخ:
    :)
  • بنده عاشق
  • الهییییییییی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">