انسانها هر چه بزرگتر و کاملتر می شوند، ظرفیت داشتن عشق و محبت عمیقتر و طبعا لذتبخشتری پیدا می کنند. و قطعا با تجربه کردن محبتی عمیق، زندگی با نشاط تر و شیرینتری خواهند داشت.
محبتی که نمادش قلب و خرس باشد و با این کادوهای بچه گانه اثبات می شود، محبت انسانهای کوچک است که نمی تواند خیلی عمیق و دلچسب و لذتبخش باشد. جدای از این که خیلی وقتها ماندگار هم نیست و با کمتر اختلاف و دعوایی تار و پودش از هم می پاشد. فرهنگی که از زاویه بچه گانه و بی مزه "ولنتاین" به عشق و محبت نگاه می کند، چیزی جز "گودبای پارتی" برای خانواده ها نداشته است!
تصویر پدری که اول صبح قرص نانی در دست دارد و به خانه می برد، یا کارگری که با دو کیسۀ سیب زمینی و پیاز در دست، به خانه می رود، یا همسری که جارو به دست خانه را قبل از آمدن شوهرش سر و سامان می دهد، یا پدری که فرزندش را در بغل می فشارد و می بوسد، یا مادری که سفره ناهار را می آراید و بچه ها را صدا می زند و خیلی تصاویر و عکسهای دیگری که هر روز در خانه هایمان تکرار می شود، هزاران بار بیشتر بار عشق و محبت دارد، تا عکس خرس گنده ای که روی صندوق عقب ماشین طناب پیچ شده تا به عنوان کادوی عشق و محبت، به همسر پیشکش شود! یاد دوستی خاله خرسه می اندازدم این خرسهای گنده بک!