183ـ این سنت روزگار است موجودات کوچک، کارهای بزرگ میکنند
خدا لازم نمیبیند از هیچ یک از اخلاقهایش دست بردارد، حتی اخلاقش در بهکارگیری موجودات خیلی کوچک برای اتفاقهای خیلی بزرگ. «أوهن البيوت» را بکار میگیرد تا جان اعظمالرسل را حفظ کند! پشهای کوچک را میاندازد به جان بزرگترین طاغوت وقت؛ نمرود! موریانهها را به خط میکند برای شکستن حصر شعب ابیطالب. پرندگان ابابیل را اعزام میکند تا روی فیلان و فیلسواران را کم کند. هدهد را واسطه میکند تا سلطان و پیامبر زمان حضرت سلیمان را توجیه کند! دانههای شن را میاندازد به جان هواپیماهای آمریکایی تا سخن امام بر کرسی بنشیند که: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»! خدا مربی کاردرستی است که بدش نمیآید از تیم امید و ذخیرههایش در مهمترین مسابقات استفاده کند. اصلا هم کم نمیآورد. انسان پررو را باید نشاند سر جایش. هر چه هم خودبزرگبینتر و متکبرتر باشد، جا دارد با چیز کوچکتری حالش را بگیرند؛ با ملخ، قورباغه، پشه، شپش، موریانه و احیانا ویروس؛ موجود ریزهمیزهای که آنچنان ریز است که هیچ گیتی جلودارش نیست و هیچ محافظی از پسش برنمیآید. مثل بچهی زباننفهم بیشعور، با ریش همه بازی میکند، حتی با ریش رئیسرؤسا! هر کسی را هم ممکن است کلهپا کند؛ حتی نخستوزیر انگلیس را! از قضا تست خیلی از وزرا و رؤسا و وکلا مثبت درآمده؛ تازه شاید خیلیها هم هنوز صدایش را درنیاوردهاند! هنوز البته شرایط فقیر و غنی یکسان نیست، ولی همین که خیلی از اغنیا گرفتهاند و خیلی از فقرا نه، و خیلی از مسئولین گرفتهاند و خیلی از مردم معمولی نه، ناخواسته و در حالتی فطری، حس و حال خوبی میدهد به آدم. جا دارد زین پس به جای «مورچه چیه که کلّهپاچه داشته باشه؟» بگوییم: «ویروس چیه که چندمنظور داشته باشه؟» لاکردار یکتنه افتاده پشت چندین و چند منظور... والله! خود منتقدین نظام سرمایهداری غرب هم یحتمل غافلگیر شدند از افتضاحی که غرب بالا آورد. لابد میدانستند حرفهایشان راست است، اما نه اینقدر! کفگیر فروشگاهها به ته دیگ رسیده و دستمال توالت شده دُرّ نایابی که نیروهای ویژهی امنیتی بیشتر از طلا میپایندش. فرهنگ بالای غربیها و الگوی مصرفشان هم دیگر گفتن ندارد؛ گیس و گیسکشی و مشت و لگد سر خرید همهچیز! این همان فرهنگی است که با زورچپان کلی جار و بوق و های و هوی، حسرتش را به دل خیلیها انداخته بودند. این هم از فرهنگ مردم بافرهنگ غرب! کممانده بکشند همدیگر را برای یک دستمال. نمردیم و مدیریت خدمات درمانیشان را هم دیدیم. والله عوض آن چند پرستار و پزشک بدبخت که کیسهی زباله تنشان کردهاند، تمدن فیک غرب را باید در کیسهی زباله انداخت؛ تمدنی که هر حرفی که تا حالا برای گفتن داشت، در شرایط نابرابر و ضعیفکشی بود. دم کرونا گرم که این بار بر شرق و غرب عالم یکنواخت تاخت تا حقیقت بدون روتوش غرب بر ملا شود. حالا فرض کن اروپا تحریم هم باشد، چه شود؟! همین الانش هم کشورهای غربی نمیتوانند خودشان را جمع کنند و هر چه رسانههایشان بزک کرده بودند، به باد هوا رفت. این همان غربی است که مسئولینش برای نجات گربهای -ارواح عمهشان- هلیکوپتر میفرستادند. حقوق بشر که هیچ، نگران حقوق حیوانات هم بودند مثلا! حالا افتادند به سهمیهبندی زندگی بیماران! ما سر حقوق اموات داریم چانه میزنیم که میشود بیخطر غسلشان داد؛ چرا تیمم؟! آنوقت آنها پیرمردان و پیرزنان کرونایی را دارند پیشپیش مرخص میکنند، چون صرفهی اقتصادی ندارند! هزار مرتبه خدا را شکر که آن دسته از مسئولین سر تا پا شیفتهی غرب و لیبرالمان زورشان نکشید اقتصاد مملکتمان را بالمرّه لیبرالسرمایهداری کنند. داریم نان همان اقتصادی را میخوریم که نرسیدند غربیاش کنند. همچنین نان فرهنگ اصیل و نابی که هنوز گرد شوم غرب بر قامتش ننشسته است. خواهناخواه نشستهایم پای سفرهی فرهنگ بیبدیل اسلام و انقلاب؛ نمکگیر مرام سلیمانی و سلمانیم؛ پای روضههای خانوادگی #کربلا مهربان شدهایم؛ هیچی نباشد، حلالزادهایم. الغرض! این همه کار و افشاگری و آگاهسازی آنهم در این مدت کوتاه از دست هیچ کمپانی و رسانهای برنمیآمد؛ کار ویروس بود و بس. تازه هیچ بعید نیست ضربشست این ویروس بیش از این حرفها باشد و به قول سیدحسن نصرالله نظام جهانی دیگری در راه باشد. ماه شعبان است و موسم دعا و نیایش. پس نهعجب که یادداشتم را با #دعا تمام کنم. خدایا! تو به خردسالان هم لطف کردهای و نقشهای بزرگ دادهای. مسئولیت اثبات مظلومیت حسین(ع) را بر دوش ششماههاش گذاشتی؛ کاری که از حسین و عباسش نیز برنمیآمد. مسئولیت فتح شام و نفوذ حب اهلبیت به آن دیار نفوذناپذیر را به سهسالهی امام حسین دادی؛ کاری که امیرالمؤمنین نیز به آن معنی نتوانست... ای خدای شهید حججی که به یک جوان گمنام و بینامونشان چنین نقش و عزتی میدهی و به واسطهی او دل میلیونها انسان را نورانی و هزاران جوان عاشق را متحول میکنی! آیا برای من کوچک بیمقدار هم نقش بزرگی کنار گذاشتهای؟!