106ـ جای این مسابقه ملی در فضای فرهنگی کشور خالی است
تا کنون به یاد ندارم که مقام معظم رهبری با چنین لحن جدی و تلخی خطر کاهش بحرانی رشد جمعیت ایران را هشدار دهد و حتی در پیشگاه خداوند متعال و تاریخ، عذر خواهی کند.
شاید آن زمانی که سیاست "فرزند کمتر زندگی بهتر" کلید خورد، بیش از دو سه قانون اقتصادی جزئی تصویب نشد، که دیگر اثری از آنها نیست، اما چیزی که هنوز بر فضای کشور سنگینی می کند، غبار تیره و تار فرهنگ های غلطی است که در لایه های مختلف جامعه رخنه کرده است، و هنوز خبری از پادزهر آن فرهنگهای غلط در محصولات فرهنگی کشور دیده نمی شود. و تا این فرهنگ های غلط وجود دارند، خانواده های ما کم جمعیت خواهند ماند.
بگذریم از این که شاید هیچ فیلم و سریالی در کشور، یک خانواده کامل را الگو قرار نداده است، و به نظر می رسد هیچ خانواده ای در فیلم و سریال های ما دل بینندگان ایرانی را نبرده است، بلکه اصل بر این بوده است که همه خانواده ها به نحوی مشکل دارند و همیشه با هم سرِ جنگ، اما گه گاهی هم اگر خانوادهی سالمی نشانمان دهند، هرگز خانواده پرجمعیتی نبوده است. تعداد فرزندان زیاد در سریال های ما همواره بستری برای نشان دادن مشکلات و دعواها و بدبختی ها بوده است. این فرهنگ را القا کرده اند که خانواده پرجمعیت، مساوی با "دردسر والدین" است، پدر خانه را "آقای گرفتار" می کند و اساسا پدر خانواده باید خیلی قلدر و "پدرسالار" باشد، تا به چنین زاد و ولدی اقدام نماید. این وضع فیلم و سریال های ماست.
صحنه خانواده های پرجمعیت همواره در خانه های قدیمی و کثیف کوچه پس کوچه های پایین شهرها به تصویر کشیده شده است؛ با این سکانس که چهار پنجتا دختر و پسر قد و نیم قد سر یک چیز بیخود دارند دعوا می کنند و مادرشان در حالی که یک کودک شیرخواری را بغل گرفته و از گریه اش کلافه شده است، با بداخلاقی تمام، سر بچه ها داد و هوار میکند که "بس کنید دیگه، سرسام گرفتم از بس دعوا کردید!"
و از طرفی خانواده های باشخصیت و فرهیخته و باکلاسی که بسیار متین و باوقار هستند و اعضای خانواده به همدیگر احترام می گذارند، یا کلا فرزند ندارند، و یا فرزندانشان یکی دو تا بیش نیستند. و در چنین بستر کمجمعیت و خانه سوت و کوری به این همه خوشبختی رسیده اند.
صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد، باید بجنبند و این غبار سیاه فرهنگ غلط را از فضای جامعه ما بزدایند. شایسته است در پی هشدارهای مکرر آقا، دیگر صحنه های تکراری و پرتعداد "خانوادههای پرجمعیت بدبخت" از فیلم و سریال های ما حذف شوند. شایسته است فیلم و سریال هایی با هدف زدودن فرهنگ "فرزند کمتر زندگی بهتر" تولید شود. با وجود این همه موضوع فرهنگی جدی و اولویت دار، معلوم نیست چرا کارگردانان ما دست از داستانهای خاله زنکی بر نمیدارند، مگر سوژه خوب و قوی قحط است؟!
پیشنهادی دارم؛ خوب است صدا و سیما و وزارت ارشاد ما سالانه یک مسابقه سراسری ملی طرح و فیلمنامه نویسی با چندین محور مهم و اولویت دارِ اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و دینی و اعتقادی و… برگزار کنند، و مقید شوند که فیلمنامه های درجه یک و حائز رتبه را در دستور کار تولید قرار دهند.
عرف های غلط ازدواج، نماز، حجاب، خرید جنس ایرانی، تربیت فرزند، آیین همسرداری، ایمان به خدا، ایمان به غیب، فرهنگ انتظار، نقش قرآن در زندگی، شیوه انتخاب همسر، آسیب های جوانی و نوجوانی، روابط دختر و پسر، آسیب های ماهواره و اینترنت و موبایل و دیگر تکنولوژی های روز، کتابخوانی، ادب، احترام به پدر و مادر، بصیرت سیاسی، آرمان های امام و انقلاب و هزاران موضوع ریز و درشت دیگر وجود دارد که درباره شان چیز قابلی تولید نشده است. بیایند و مردانگی کنند و چنین مسابقه ای را در سطح ملی برگزار کنند. قول می دهم که با چنین کاری تحول و جهش شگرفی در شکل و محتوای فیلم و سریال های ما رخ خواهد داد.
امروز
فرهنگ شیطانی غرب، برای القای پیچیده ترین شبهات اعتقادی و فلسفی نیز دارد فیلم می سازد،
چنین نیست که دیدگاه های فلسفی اش را تنها از راه کتاب و مقاله مطرح کند. و
متأسفانه ما هنوز وارد این عرصه نشده ایم.
شاید اگر چنین پیشنهادی عملی شود و در سطح کشور، اجرا شود، شاهد روزی خواهیم بود که در حوزه و دانشگاه های ما آن گاه که شاگرد شبهه اعتقادی و فلسفی سختی مطرح میکند و از استادش جواب و منبع درخواست می کند، استاد در کنار ذکر یکی از کتابهای شهید مطهری (ره) بگوید فلان فیلم ایرانی را هم حتما ببین، پاسخ روشن و دلچسبی به شبهه ات می دهد.