29ـ حسین دارد با خدا حرف می زند
هیچ تا به حال فکر کردهاید که اگر امامان (علیهم السلام) تمام مناجاتها و نجواهای خود با خدا را در دل تاریکی و تنهایی شب انجام میدادند و هیچ کسی را از محتوای گفتگوهایشان با خدا آگاه نمیساختند، چه میشد؟ و حال که معصومین (علیهم السلام) چنین نکردند و دست کم محتوای بخشی از دلگفتههای خود با خدا را در اختیارمان قرار دادهاند، چه نعمت بزرگی را در اختیارمان گذاشتند؟
دعای عرفه یکی از بزرگترین مصادیق این نعمتهای بزرگ است. این دعا متن گفتگوی حسین (علیه السلام) با خدای خود در صحرای عرفات است. دعای عرفه یک آیین عبادی محض نیست، تا برای رفع تکلیف خوانده شود، این دعا تماشایی است؛ جلوهای از حضور حسین در برابر خدای خویش است... باید همه سر بکشند و از لابه لای سرهای دیگر، این صحنهی بینظیر را تماشا کنند... حسین دارد با خدا حرف میزند.
این همان حسین است که همه دیوانهی اویند. این همان حسین است که از عالمی دل برده است. این حسین خودمان است که با این خشوع و خضوع در برابر خدا ایستاده و دستْ بالا برده است.
منِ بیچاره فکر میکردم که دعا فقط برای حاجت خواستن است. دعای من بیچاره لیست خریدی بیش نیست؛ شاید در میان شغل و خانه و پولی که از خدا میخواهم، گه گداری بهشت را هم سفارش بدهم و اظهار ترسی از جهنم بکنم، همین. اما حسین جور دیگری با خدا سخن میگوید.
از کلماتی که بر زبان میآورد و اشکهایی که بر خاک عرفات میریزد، گوشهای از عشق حسین به خدا نمایان شده است... فعلا حسین میخواهد از خدا تعریف بکند و او را ستایش کند و از خوبیهای او بگوید... او قصد عوض کردن موضوع را ندارد.
این همان حسین است که واژههایی چون عزت، شجاعت، شرف و حمیت با نام او معنی یافته و شناخته شدهاند، اما عرفات صحنهی جلوهی دیگری از حسین است. او در برابر خدای خود ایستاده است و عجب صحنهای از عبودیت و بندگی آفریده است.
دعای عرفه متن خداشناسی و حسینشناسی است که استادی چون حسین دارد. حسین در این دعا از زیباییهای خدای خود میگوید و در این میان تو باید زیبایی حسین را هم ببینی، که اگر قلب حسین این چنین زیبا نبود، این همه زیبایی را نمیدید و از دیدن آن سرمست نمیشد و این چنین در کنار خدا اشک نمیریخت...
روز عرفه در راه است و مسئولان فرهنگی، همه جا به تکاپو افتادهاند تا مراسمی باشکوه برگذار کنند. در این میان من و تو هیچ کارهی هیچ کاره که باشیم، دست کم مسئول فرهنگی قلب خود که هستیم. پس باید تدارکی ببینیم و چارهای اندیشیم.
من نمیدانم چه باید کرد و چه جور باید این دعا را خواند، اما شاید تماشای این دعا تأثیری بهتر و دلنشینتر از خواندنش داشته باشد.