چشم خدا

دست نوشته های دینی و سیاسی و اجتماعی من

دست نوشته های دینی و سیاسی و اجتماعی من

چشم خدا

گفت می خواهم بدانم کیستی
گفتمش آقای من سید علی است

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۰۲، ۱۸:۴۴ - اندیشکده اریحا
    طیب الله

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انگلیس» ثبت شده است

137ـ همان جایی که دردشان میکند باید فشار داد!

والله ما اگر چندان هم اصراری برای حجاب نداشتیم، و گیرم که بدمان نمی آمد قانون حجاب، اختیاری شود، با دیدن این همه اصرار و ابتکار و پول خرج کردن دشمنان خونیمان برای ورافتادن قانون حجاب، از نظرمان برمی گشتیم و می گفتیم: لابد این حجاب فلفلی است که برای ما ریز است؛ اما انگار برای آنها خیلی هم تند و تیز است.

اصلا مسلمانی و انقلابیمان به کنار؛ قانون حجابِ کشورمان از قرار معلوم، آن ورِ آبیها را خوب دارد می سوزاند و به همین اندازه می تواند دست کم اسباب تخلیه هیجانمان باشد. 

رسانه هایی که از داعش و آل سعود حمایت می کردند و حالا که گند داعش درآمده و تاریخ مصرفش گذشته است، در حد تعارف تروریستش می خوانند، و از آن طرف، حزب الله و سپاه را با همۀ وجود و بدون تعارف تروریست می نامند، چنین رسانه های بی شعور و وارونه ای به هر چیزِ ما گیر بدهند، قاعدتا باید چیز خوبی باشد، مگر خلافش ثابت شود. و اساسا هر کاری که حرصشان را درآورد قاعدتا خوب است مگر خلافش ثابت شود؛ از بس که عوضی تشریف دارند و عوضی دوست دارند ببینند همه چیز را. و چه جالب که همه از دم، از قانون حجاب ما بدجور سوختند. پس لابد چیز خوبیست دیگر!

ما با انگلیس و آمریکا پدر کشتگی داریم؛ نداریم؟ مگر این انگلیس نبود که صد سالِ پیش، یک قحطی و وبای ساختگی به جان این کشور انداخت و نه میلیون ایرانی بی دفاع را از بین برد؟! آمریکا را هم بگذریم که گفتن ندارد. 

تو اگر با کسی پدر کشتگی داشته باشی و او لیاقت بخشش نداشته باشد، طبیعی است که تا انتقام و تقاص نگیری آرام نگیری. و اگر بدانی او به رنگی خاص حساس است و اعصابش با دیدن آن رنگ به هم میریزد، عجالتا تا روز قصاص، سر تا پایت آن رنگی می شود؛ حتی اگر رنگ جیغ و جلفی باشد. و همه چیز را تحمل می کنی تا اعصاب این یارو را به هم بریزی.

خب فعلا آمریکا و انگلیس و همۀ این کشورهایی که ـ به حق و به شهادت هشت سال مظلومیت در دفاع مقدس ـ با آنها پدرکشتگی داریم، به حجاب که هیچ، به قانون حجاب هم بدجور حساسند. و این یکی از همان نقطه ضعفهایی است که از دشمنان خونی و جنایتکارمان گرفته ایم، و یعنی این که دانستیم کجایشان درد می کند تا همان جا را فشار دهیم!

22ـ دشمن هم کم نعمتی نیست، اگر قدر بدانیم

در عقاید و باورهای برخی مردم، عدد سیزده عدد نحسی است. من نمی دانم این باور از کجا آمده است و ریشه و اصلش کجاست ولی به مسئولین و دولتمردان آمریکایی کاملا حق می دهم که خیلی سفت و سخت به آن معتقد باشند و از سیزدهم هر ماهی به خود بلرزند.

روز سیزده آبانتان خوش

قدر دشمن قسم خورده را باید دانست. دشمن با وقت و سرمایه و امکانات خودش، جامعه ما را مورد مطالعه قرار می دهد و نقاط ضعف و قوت ما را بر می شمارد و به نتایج کمی تا قسمتی دقیق دست می یابد. آنگاه برای تضعیف نقاط قوت و تقویت نقاط ضعف ما برنامه می ریزد و چاره ها می اندیشد.

او بهتر از ما می داند که عناصر قدرت و عزت ما در چیست، چون اوست که سیلی خورده است و حتما می داند که از کجا خورده است و با کدام دست، برق از چشمانش پریده است.

آمریکا، اسرائیل و انگلیس، مثل کسی هستند که در برابر هزاران نفر ایستاده است و سخنرانی می کند و در میان آن جمعیت یک نفر با اشعه لیزر چشم سخنران را هدف قرار داده است. آن جمعیت انبوه فقط می بینند که اشعه ای بر چشم سخنران تابیده شده، اما شاید نتوانند عامل را شناسایی بشناسند. اما سخنران از میان هزاران نفر منبع این نور را تشخیص می دهد، چون اوست که هدف قرار گرفته است.

از این موقعیت و امکان دشمن باید استفاده کرد. قطعا ما دوست داریم بدانیم که چه چیزهایی در جامعه ما از ارزش بیشتری برخوردارند و برای اقتدار و بالندگی جامعه خودمان ضروریترند. بهترین روش برای چنین شناختی استفاده از یافته ها و دست آوردهای دشمنان است.

خدا را شکر که دشمنان ما زبان دارند و یافته های خود را ناشیانه به زبان می آورند. چه چیزی از این بهتر؟

دشمن مانند انسان دروغگویی است که حتی یک جمله راست هم از او سر نمی زند. طبیعی است که از چنین انسانی می توان به اندازه یک انسان عادل کاملا راستگو استفاده کرد. تنها کافی است که او را بشناسیم.

دشمنان سرسخت و دو آتیشه اسلام و مسلمین این طورند. به خاطر زحمت بسیاری از تحقیقات و بررسیها و دردسرها را از ما برداشته اند.

نسخه هایی که دشمنان برای ما می پیچند و ارشاداتی که برای ما دارند هم بسیار پرارزش و حیاتی است. فقط باید به زبان بومی و فرهنگی خودمان ترجمه شوند. مثلا کلمه «باید» به «نباید»، «پیشرفت» به «انحطاط و عقب ماندگی»، «دموکراسی» به «سلطه آمریکا بر جامعه»، «اندیشمند و متفکر» به «ساده لوح» و... ترجمه شوند تا به عنوان بهترین نسخه برای شکوفایی و ارتقای کشور مورد استفاده قرار بگیرند.