وقتی طاقت امام طاق شد!
حتما کنجکاو میشویم اگر بشنویم که حضرت امام که کوه صبر و تحمل بود و هرگز هیچ دوربینی نتوانسته چهرهی مضطرب و ناآرامی از او ضبط کند، راجع به یک مسئلهی دردناکی فرمود: «من واقعاً در مسائل خيلى تحمل داشتم؛ در مسائل جنگ، در همه اينها تحمل داشتم. اما اين بىتحمل كرده من را!» به سختی میشود و شاید نشود سراغ گرفت جای دیگری را که حضرت امام(ره) چنین عکسالعملی نشان داده باشد!
این سخن امام، مربوط به جمعهی خونین مکه و جنایت کشتار حجاج بیت الله الحرام به دست پلید آل سعود است. جالب این که حضرت امام، وجه تمایز این جنایت و مصیبت را با دیگر حوادث انقلاب توضیح دادند که اینجا مسئلهی کشتار مطرح نیست؛ هتک حرمت کعبه شده است که جنایتی بالاتر از دیگر جنایتها است. و گر نه ما ملتی هستیم که از اول قیام و نهضت، تا کنون شهید زیاد داده و خواهیم داد. اما این بار اتفاق دیگری افتاده بود که مصیبتبارتر بود و تحملش دشوارتر. امام فرمود: «چه قبل از اينكه انقلاب واقع بشود- در زمان ستمشاهى- شهداى بزرگ داشتيم و چه بعدش كه مىبينيد شهداى بسيار ارزشمند داشتيم، لكن مسئله حجاز مسئله ديگرى است، غير مسائل است.»
حضرت امام(ره) سنگینی حادثهی مکهی خونین را نه صرفا به خاطر کشتار حجاج، بلکه به خاطر هتک حرمت کعبه دانستهاند؛ «مسئله حجاز، مسئله بزرگترين مقامات قدس اسلامى و دنيايى [است كه] شكسته شد. كعبه احترامش پيش ما تنها نيست، پيش مسلمين تنها نيست؛ كعبه را همه ملل محترم مىشمرند؛ همه مللى كه به دين [اعتقاد] دارند. كعبه، كعبهاى است كه از زمان اول خلقت بوده است و همه انبيا در او خدمتگزار بودهاند. شكستن كعبه مسئلهاى نيست كه بشود ازش همين طورى گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذريم، اگر ما از همه كسانى كه به ما بدى كردند بگذريم، نمىتوانيم [از] مسئله حجاز بگذريم.»
سپس حضرت امام(ره) وظیفهای بر عهدهی مسلمانان گذاشتند و آن زنده نگه داشتن این روز است؛ «مسئله حجاز يك باب ديگرى است، غير [مسائل] ديگر. و لازم است زنده نگه داشتن اين روز؛ روزى كه اين خيانت شد به اسلام.» اما متأسفانه سالهاست که این هتکِ حرمت سنگین که حکایت از مغصوب بودن مکه و مدینه، و نشان از عدم صلاحیت آل سعود، برای پذیرایی از حجاج مسلمین دارد، از یادها پنهان است و آن گونه که امام میخواست و امر فرمود، زنده نگه داشته نمیشود. دولتها در طول این سالها به فراخور نیازهای روابط دیپلماسی، بجا یا نابجا، بعضی از سخنان امام را ندید گرفتهاند یا خود را مخاطب سخن امام ندانستهاند و وظیفهی خود را چیز دیگری دیدهاند که بر برخی از آنها شاید نتوان خرده گرفت. اما وظیفهی ما مردم و رسانههای غیر رسمی لابد همان است که امام فرمود.
شاید اگر هر سال، مثل سالگرد پیروزی انقلاب، آغاز جنگ تحمیلی، آزادی آزادهها، آزادی خرمشهر و خیلی از مناسبتهای دیگر، صدا و سیما و رسانهها و تریبونها و نمازهای جمعه و مساجد به این حادثه میپرداختند و چندین مستند و کلیپ و مصاحبه و کتاب، به مناسبت این فاجعه در عرصهی ملی و جهان اسلام تولید میکردند، حادثهی منا پیش نمیآمد و مسلمانها با ده برابر آزادی بیشتر اعمال حجشان را انجام میدادند. اگر این اتفاق میافتاد و این خواستهی حضرت امام(ره) عملی میشد، آل سعود حالا حالاها برای جمع کردن لکهی ننگ خود در جهان اسلام، به تکاپو میافتادند و امتیار میدادند. بماند که شاید ورق تاریخ، زودتر برمیگشت و با گرم نگه داشتن خون شهدای مکه، وعدهی حضرت امام زودتر محقق میشد که فرمود: «ملت عزيز و دلاور ايران مطمئن باشند كه حادثه مكه منشأ تحولات بزرگى در جهان اسلام و زمينه مناسبى براى ريشه كن شدن نظامهاى فاسد كشورهاى اسلامى و طرد روحانىنماها خواهد بود.»
نه؛ اشتباه نشود. این یادداشت هیچ طعنه و کنایهای به فعالیتها، بلکه پیروزیهای درخشانِ امروزِ دیپلماتهای دولت محترم کنونی نمیزند. وظیفهی دیپلمات همین است که تا جایی که راه دارد و اوضاع میطلبد، رابطهها را به نفع ملتها حفظ کند. اما قرار نیست این جنایت هولناک آل سعود در هتک حرمت مکه و حجاج بیت الله الحرام، به فراموشی سپرده شود. قرار نیست مردم و رسانهها هم دیپلمات شوند و از گل نازکتر به شجرهی خبیثهی آل سعود نگویند.
در سالروز جمعهی خونین مکه، سزاست که وعدهی الهی حضرت روح الله را یادآور شویم و برای تحققش گامی برداریم. فرمود: «ان شاء اللَّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امريكا و آل سعود برطرف خواهيم ساخت و داغ و حسرت حلاوت اين جنايت بزرگ را بر دلشان خواهيم نهاد، و با برپايى جشن پيروزى حق بر جنود كفر و نفاق و آزادى كعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهيم شد.» این وعده را حضرت آقا هم چند سال پیش به شکل دیگری تأکید کردند. فرمود: «از ساخت مراکز هستهای و موشکی برای حکومت سعودی ناراحت نمیشویم زیرا این مراکز در آیندهی نهچندان دور به فضل الهی به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.» اساسا همین که این آیندهی محتوم روبروی چشممان بماند و از یادها نرود، در تسریع تحققش مؤثر است. متأسفانه اینقدر در این سالهای اخیر، این حادثه و انتقامی که در پی آن باید گرفت را از یادها بردهایم که بعضی از جوانهای حتی انقلابی اصلا به گوششان نخورده است. نه؛ این رسم برخورد با حادثهای که طاقت امام را طاق کرد نیست.
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۶