11ـ پیشرفت می خواهی یا نماز اول وقت
یک بار، استاد ما از حالات یک عارف تعریف می کرد که بعد از مدتی سیر و سلوک و باز شدن درهای کشف و شهود بر او، روزی از عالم غیب به او خبر دادند که اگر می خواهی کشف و شهود را حفظ کنی، باید نمازت را رها کنی و دیگر نماز نخوانی!
او بی درنگ گفت: کشف و شهود برای خودتان. من نماز را رها نمی کنم.
به او گفتند: برای جواب عجله ای نیست. چند روزی فکر کن و بعد آخرین جوابت را به ما اعلام کن.
او در پاسخ گفت: هیچ نیازی به فکر نیست و من پاسخ دیگری نخواهم داشت.
در پی این گفتگو، واقعا کشف و شهودهای این مرد عارف قطع شد و مدتی را این چنین گذراند.... پس از چندی، باز آن حالات نزد او برگشت، اما این بار بسیار قویتر و نیرومندتر بود.
با خود گفتم: شاید این گفتگو را هر روز خداوند با من راه می اندازد. گاهی در همان زمانی که مشغول بحث مفید یا مطالعه کتاب آموزنده یا هر کار خوب و جالبی هستم، صدای اذان بلند می شود. شاید معنای این همزمانی اتفاقی همان کلام خداست، که می گوید از این به بعد اگر می خواهی علم اندوزی کنی و پیشرفت کنی، باید از نماز اول وقت دست بکشی.
اما حیف که من کجا و ادب انتخاب نماز اول وقت کجا؟