چشم خدا

دست نوشته های دینی و سیاسی و اجتماعی من

دست نوشته های دینی و سیاسی و اجتماعی من

چشم خدا

گفت می خواهم بدانم کیستی
گفتمش آقای من سید علی است

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۴ ارديبهشت ۰۲، ۱۸:۴۴ - اندیشکده اریحا
    طیب الله

۱۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

140ـ کتابی که دست به یادداشت می کند آدم را

امروز مطالعۀ کتاب «بنویس تا اتفاق بیافتد» اثر «هنریت کلاوسر» و ترجمه خانم «گیتی شهیدی» را تمام کردم. خلاصۀ ادعای نویسنده این است که با نوشتن آرزو و اهدافت به آنها خواهی رسید. نمی دانم این ادعا چقدر درست است، اما همین که آدم برنامه های فردایش و چشم انداز ماهانه و سالانه اش را بنویسد، خود همین کار انگیزۀ او را بالا می برد. گرچه ادعای نویسنده بالاتر از این حرفهاست و می گوید نوشتن گامی مهم و اساسی در راستای تحقق خواسته های شماست. 

در این دو سه روزی که کتاب را مطالعه می کردم، آیات و روایاتی که در این باره می دانستم مرور می کردم. گویا در دین ما هم نوشتن دارای اثری بیش از ثبت مفاهیم است. این که سفارش شده است قرآن به همراه داشته باشید یا بعضی از دعاهابونام پیامبرمان محمد (صلی الله علیه وآله) صلوات و درودی بر او بنویسد تا زمانی که این کلمات ثبت است، برای نویسنده اجر و ثواب می شمارند، همه حکایت از این دارد که نوشته ها بر عالم واقع اثر می گذارد و کاربردشان تنها انتقال مفاهیم نیست.

کتاب انگیزشی خوبی بود، هدفِ کوتاه مدت و بلند مدت تعیین کردن و در حدّ یادداشت کردن، آنها را جدی گرفتن حتی اگر قانون جذبی هم در کار نباشد، انگیزه های خوبی می دهد و تمرکز ذهن انسان را برای انجامِ با برنامۀ کارهایش بالا می برد.


139ـ لباسها را با لبخند پاره کنید

این روزها که برای فرزندانمان لباس و کفش نو می خریم، چه لزومی دارد که به آنها تأکید کنیم مواظب کفش و لباسشان باشند تا پاره نشود؟! آنها که بیشتر از ما ذوق زده وسایل جدیدشان هستند و حتما بیشتر از ما دلبسته لباسهایشانند تا کثیف و پاره نشود، پس تأکیدات زیادی و روی اعصابشان راه رفتنِ ما چه نقشی جز هیچ در حفظ بیشتر این وسایل می تواند داشته باشد؟ در تربیت و یادگیری سبک زندگی چه نقشی دارد، جز هیچ؟ اتفاقا بدآموزی هم دارد. 

با این تذکرهای الکی که یک روز هم به عمر لباس و کفش بچه هایمان اضافه نمی کند، فقط پاره شدن و خراب شدن لباس و کفش را غیر طبیعی نشان داده ایم و بچه هایمان را به خرت و پرت زندگی که هر کدام عمر کوتاهی دارد، دلبسته تر کرده ایم. خب چه کاری است آخر؟ 

به جای آن می توانیم به فرزندمان بگوییم: «این کفش و لباس مبارکت باشد، تا روزی که پاره می شود، چند روزی از آن استفاده کن.»! حتی می توانیم بپرسیم: «راستی پسرم یا دخترم به نظرت این کفش کی پاره می شود؟ کی لباست از زنگ و رو می افتد؟ کی از این لباس خسته خواهی شد و دیگر به آن نگاه نخواهی کرد؟»

شاید مقاومت کند و بگوید: «نخیر؛ من تا همیشه از این لباس و کفش و اسباب بازی ام، نگهداری می کنم و نمی گذارم خراب شود.» آن وقت بگویید: «دختر نازم، پسر عزیزم! هر آن چه در این دنیاست شکستنی و پاره شدنی و خورد شدنی است، من و تو هم روزی می شکنیم و داغون می شویم کفش و لباست که جای خود دارد.» 

روزی هم که کفش و لباسش پاره شد، به جای دعوا و تعجب و اظهار تأسف و مگر نگفتم های بیخود و نابجا و از آن بدتر کاراگاه بازی برای یافتن مقصر، می توانیم لبخندی بزنیم و بگوییم: دیدی گفتم؟!